ترجمه مقاله

تردد

taraddod

۱. آمدوشد کردن.
۲. [قدیمی] دودل شدن؛ دودله بودن.
۳. [قدیمی] اسهال.

۱. آمدوشد، رفتوآمد، عبورومرور
۲. تذبذب، تردید، دودلی، شبهه، شک
۳. آمیزش، حشر، مراوده

رای، آمدوشد، رفت وآمد، رو و آ

ترجمه مقاله