ترجمه مقاله

تحکیم

tahkim

۱. استوار کردن.
۲. [قدیمی] کسی را در کاری یا امری حاکم گردانیدن؛ کسی را فرمانروا کردن و امری را به او واگذار ساختن.

استحکام، استقرار، استواری، برقراری، تثبیت، تقویت ≠ تضعیف

ترجمه مقاله