بهرمانفرهنگ فارسی عمید۱. یاقوت سرخ: ◻︎ نور مه از خار کند سرخگل / قرصِخور از سنگ کند بهرمان (خاقانی: ۳۴۴).۲. پارچۀ ابریشمی رنگین.
بهرمانلغتنامه دهخدابهرمان . [ ب َ رَ ] (اِ) بهرامن است که یاقوت سرخ باشد. (برهان ) (از آنندراج ). یاقوت سرخ گرانمایه . (فرهنگ اسدی ) (اوبهی ). یاقوت سرخ . (جهانگیری ) (غیاث ) (صحاح الفرس ). یاقوت . (فهرست مخزن الادویه ). سنگ نفیسی است که قرمزرنگ میباشد. (قاموس کتاب مقدس ) :</sp
بهرمانلغتنامه دهخدابهرمان . [ ب َ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نوق است که در شهرستان رفسنجان واقع است . دارای 300 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
بهرمان قدحلغتنامه دهخدابهرمان قدح . [ ب َ رِ ن ِ ق َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب لعلی . (انجمن آرا).
بهرمان مذابلغتنامه دهخدابهرمان مذاب . [ ب َ رِ ن ِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب لعلی . (انجمن آرا).
بهرامیانلغتنامه دهخدابهرامیان . [ ب َ ] (اِخ ) منسوب به بهرام : کجا آن بزرگان ساسانیان ز بهرامیان و ز اشکانیان . فردوسی .شاه مشرق آفتاب گوهر بهرامیان صبح عدل از مشرق آن خاندان انگیخته . خاقانی .پیشت صف
بهرمنلغتنامه دهخدابهرمن . [ ب َ رَ م َ ] (اِ) بتخانه . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بتکده . (اوبهی ). || یاقوت سرخ . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یاقوت . (جهانگیری ).
بهرمانیلغتنامه دهخدابهرمانی . [ ب َ رَ ] (ص نسبی ) یاقوت بهرمانی ، شبیه به رنگ بهرمان . از انواع یاقوت سرخ است . (الجماهر صص 34-35) : بیک مدحت او هم دهانش بیا کندبه یاقوت وبیجاده ٔ بهرمانی . <
بهرمانیفرهنگ فارسی عمیدبه رنگ بهرمان؛ سرخ: ◻︎ چو پیروزه گشتهست غمکش دل من / ز هجران آن دو لب بهرمانی (بهرامی: شاعران بیدیوان: ۴۱۱).
بهرمان قدحلغتنامه دهخدابهرمان قدح . [ ب َ رِ ن ِ ق َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب لعلی . (انجمن آرا).
بهرمان مذابلغتنامه دهخدابهرمان مذاب . [ ب َ رِ ن ِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب لعلی . (انجمن آرا).
بهرمان قدحلغتنامه دهخدابهرمان قدح . [ ب َ رِ ن ِ ق َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب لعلی . (انجمن آرا).
بهرمان مذابلغتنامه دهخدابهرمان مذاب . [ ب َ رِ ن ِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب لعلی . (انجمن آرا).
بهرمانیلغتنامه دهخدابهرمانی . [ ب َ رَ ] (ص نسبی ) یاقوت بهرمانی ، شبیه به رنگ بهرمان . از انواع یاقوت سرخ است . (الجماهر صص 34-35) : بیک مدحت او هم دهانش بیا کندبه یاقوت وبیجاده ٔ بهرمانی . <
بهرمانیفرهنگ فارسی عمیدبه رنگ بهرمان؛ سرخ: ◻︎ چو پیروزه گشتهست غمکش دل من / ز هجران آن دو لب بهرمانی (بهرامی: شاعران بیدیوان: ۴۱۱).