کوته آستینفرهنگ فارسی عمید۱. [مقابلِ بلندآستین و درازدست] دارای آستین کوتاه.۲. [مجاز] درویش و صوفی: ◻︎ به زیر دلق ملمع کمندها دارند / درازدستی این کوتهآستینان بین (حافظ: ۸۰۶).۳. ضعیف و ناتوان.
مرزائیلغتنامه دهخدامرزائی . [ م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به مرزا. || (اِ مرکب ) قبای بلندآستین سر دست گشاده . جبه . || (حامص مرکب ) طریقه و آئین و سلوکی که میرزا دارد. (ناظم الاطباء). || شرافت و حکومت و تکبر و خودبینی و خودستائی . (ناظم الاطباء). در تمام موارد رجوع به میرزائی شود.
جبهلغتنامه دهخداجبه . [ ج ُب ْ ب َ ] (ع اِ) نوعی از پیراهن . (منتهی الارب ). پیراهن . (آنندراج ). لباسی بلند و بی آستین که بر روی لباسها پوشند. (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) . لباس و پوشش بلندآستین درازی که به روی لباسهای دیگر پوشند. (ناظم الاطباء). جامه ای است چون لباده و آبدست آستین ب