ترجمه مقاله

بصیر

basir

۱. بینا.
۲. [مجاز] دانا؛ خبیر.
۳. از نام‌های خداوند.

آگاه، بینا، خبره، خبیر، دانا، روشنبین، مدبر، مطلع ≠ نابینا، ناآگاه

بینشمند، بینا

ترجمه مقاله