بزرگسال، بزرگسالفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالغ، رشید ۲. پیر، جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کلانسال، مسن ≠ خردسال
الکلیزادگان بزرگسالadult children of alcoholics 1واژههای مصوب فرهنگستانافراد بالای هجده سال که حداقل یکی از والدین آنها الکلی بوده است اختـ . الکاسالان ACOAs 1/ACA 1
انجمن الکلیزادگان بزرگسالadult children of alcoholics 2واژههای مصوب فرهنگستانانجمنی برای اجرای برنامۀ دوازدهقدمی متشکل از افراد بالای هجده سال که حداقل یکی از والدین آنها الکلی بوده است اختـ . الکاسال ACOAs 2/ACA 2
بزرگسال، بزرگسالفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالغ، رشید ۲. پیر، جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کلانسال، مسن ≠ خردسال
برفسُرۀ بزرگسالانadult's skiواژههای مصوب فرهنگستانبرفسُرهای به طول 165 سانتیمتر که بزرگسالانی با وزن بیشتر از 45 کیلوگرم از آن استفاده میکنند متـ . چوباسکی بزرگسالان
تغذیۀ بزرگسالانadult nutritionواژههای مصوب فرهنگستانتغذیهای با هدف جلوگیری از بیماری و حفظ یا ارتقای سلامت مطلوب در بزرگسالان
بزرگسال، بزرگسالفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالغ، رشید ۲. پیر، جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کلانسال، مسن ≠ خردسال
انجمن الکلیزادگان بزرگسالadult children of alcoholics 2واژههای مصوب فرهنگستانانجمنی برای اجرای برنامۀ دوازدهقدمی متشکل از افراد بالای هجده سال که حداقل یکی از والدین آنها الکلی بوده است اختـ . الکاسال ACOAs 2/ACA 2
الکلیزادگان بزرگسالadult children of alcoholics 1واژههای مصوب فرهنگستانافراد بالای هجده سال که حداقل یکی از والدین آنها الکلی بوده است اختـ . الکاسالان ACOAs 1/ACA 1
بزرگسال، بزرگسالفرهنگ مترادف و متضاد۱. بالغ، رشید ۲. پیر، جاافتاده، سالخورده، سالدیده، سالمند، کلانسال، مسن ≠ خردسال