برلیانفرهنگ فارسی عمید۱. درخشان؛ درخشنده؛ براق.۲. شفاف.۳. (اسم) الماس بیرنگ و شفاف؛ الماس درشت و گرانبها که برای درخشش بیشتر آن را تراش دادهاند.
برلیانلغتنامه دهخدابرلیان . [ ب ِ رِل ْ ] (از فرانسوی ، اِ) الماس تراش داده از تمام جهات بمنظور زیبایی و تلألؤ بیشتر و عرضه به بازار. در تراش الماس بشکل برلیان معمولاً همان روش اصلی تبلور الماس را تبعیت می کنند (روش کوبیک ) و معمولاً در این تراش از شکلهای مختلفی که بلور الماس در برشهای روش اص
برلیانفرهنگ مترادف و متضاد۱. الماستراشخورده، الماس خوشتراش، الماس شفاف ۲. براق، درخشان، درخشنده، شفاف
برلنلغتنامه دهخدابرلن . [ ب ِ ل َ ] (اِخ ) برلین . پایتخت کشور آلمان پیش از جنگ جهانی دوم . رجوع به برلین شود.
برلینلغتنامه دهخدابرلین . [ ب ِ ] (اِخ ) برلن . پرجمعیت ترین و بزرگترین شهر آلمان و پایتخت آن کشور قبل از جنگ بین الملل دوم ، و آن در ساحل نهر اشپره قرار دارد و دارای بیش از 3445000 تن جمعیت است . پس از جنگ بین الملل دوم این شهر به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد
گوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ُر، جواهر، لؤلؤ، سنگ گرانبها، نگین مروارید (مرواری)، فیروزه، زمرد، یشم، عقیق، لعل، یاقوت، الماس، برلیان، اُپال، اتمی، احجارکریمه، کانیها مرجان، صدف، مینا، عنبر، کهربا، بلور فلزات گرانبها، زر، طلا، سیم، نقره، پلاتین
محیط شفاففرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی هوا، آب، کریستال، بلوره، الماس، برلیان، تور، حریر شیشه، آبگینه، زجاج، مینا، بلور، ویترای بطری، جام، کاسه آیینه عدسی، دستگاه نوری منشور انکسار، شکست نور درمحیط شفاف، انعکاس شیشۀ عمر مرآت شیشهگری کاغذ کالک، ترانسپارنت، رنگ شفاف
رائعدیکشنری عربی به فارسیتابان , مشعشع , زيرک , بااستعداد , برليان , الماس درخشان , زيبا , با سليقه , پربراز , برازنده , افسانه اي , افسانه وار , مجهول , شگفت اور , خيالي , خارق العاده , نمايش دار , با جلوه , زرق و برق دار , مجلل , موثر , برانگيزنده , برانگيزنده احساسات , گيرا , دوست داشتني , دلپذير , دلفريب , باشکوه , عالي
رائعواژهنامه آزادرائِع(عربی) زیبا و شگفت آور(مونث آن:رائعة) ------------------- تابان , مشعشع , زیرک , بااستعداد , برلیان , الماس درخشان , زیبا , با سلیقه , پربراز , برازنده , افسانه ای , افسانه وار , مجهول , شگفت اور , خیالی , خارق العاده , نمایش دار , با جلوه , زرق و برق دار , مجلل , موثر , برانگیزنده , برانگیزنده
کاخ گلستانلغتنامه دهخداکاخ گلستان . [ خ ِ گ ُ ل ِ ] (اِخ ) (موزه ٔ...) از ابنیه ٔ دوره ٔ ناصری . چهل سال پیش ، در اواسط سلطنت ناصرالدین شاه قاجار اصلاً کوچکترین اثر ازعمارات مفصل و زیبائی که امروز به نام کاخ گلستان معروف است وجود نداشت . بجای بنای مجلل کاخ کنونی ، باغ بزرگ و زیبائی بود که شاه قاجار