25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
جاماسب
دختر برادر
داغ دیدن
ابی هو
کلاله
قابل
بیشتر بدانید
از قید چیزی نجات دادن
تصادف
جلبککُش
تقور
تیمورآباد
divagations
برادرزاده
barādarzāde
معنی
فرزند برادر.
جستوجوی دقیق
برادرزاده
فرهنگ فارسی عمید
فرزند برادر.
جستوجوی همآوا
برادرزاده (مونث)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
niece
برادرزاده(مذکر)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
nephew
جستوجوی متن
prefraternal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرزاده
fraternised
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرزاده
braless
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرزاده
breastsummer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرزاده
parricidally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برادرزاده
بیشتر
۳۷۹ واژه در متن
جستوجوی همآغاز
برادرزاده (مونث)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
niece
برادرزاده(مذکر)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
nephew