ترجمه مقاله

بدیع

badi'

۱. تازه؛ نو.
۲. شگفت.
۳. موجد و مبتدع؛ نوبیرون‌آورنده.
۴. (اسم) (ادبی) علمی که در آرایش سخن، زینت کلام، صنایعی که نظم و نثر را زینت می‌دهد بحث می‌کند.

ابتکاری، بکر، بیسابقه، تازه، خوب، خوش، طرفه، عجیب، نادره، نادیده، نو، نوظهور، نیکو ≠ کهنه

ترجمه مقاله