ترجمه مقاله

بدرقه

badraqe

۱. رهبر؛ راهنما.
۲. (اسم مصدر) رهبری.
۳. (اسم مصدر) مشایعت.
۴. (طب قدیم) آب نیم‌گرم یا سوپ که پس از خوردن مسهل به‌تدریج می‌خورند.

۱. مشایعت، همراهی ≠ استقبال
۲. راهبر، راهنما
۳. رهبری
۴. محافظ، نگهبان

ترجمه مقاله