ترجمه مقاله

بالابلند

bālāboland

بلندبالا؛ قدبلند؛ بلندقامت: ◻︎ ز دست کوته خود زیر بارم / که از بالا‌بلندان شرمسارم (حافظ: ۶۵۲).

۱. بلندقد، بلندقامت، دراز، رشید ≠ کوتاهقد، کوتوله
۲. دراز، طولانی، مطول

ترجمه مقاله