لغتنامه دهخدا
بازگردیدن . [ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) برگشتن . بازگشتن . برگردیدن . مراجعت . رجعت کردن . تراجع. بازآمدن . معاودت . (منتهی الارب ). بعقب برگشتن . از باز بمعنی عقب و گردیدن . (شعوری ) : نگهدار گفتا تو پشت سپاه گر از ما کسی بازگردد ز راه . <p c