ترجمه مقاله

بادسنج

bādsanj

۱. خام‌طمع؛ خیال‌باف.
۲. خودبین؛ متکبر: ◻︎ جمله نفس‌های تو ای باد‌سنج / کیل زبان است و ترازوی رنج (نظامی۱: ۳۹)، ◻︎ که چند از مقالات آن بادسنج / که نه ملک دارد نه فرمان نه گنج (سعدی۱: ۹۰).
۴. (اسم، صفت فاعلی) آلتی برای اندازه‌گیری فشار ‌باد و سنجش سرعت آن.

بادنما

ترجمه مقاله