اپلفرهنگ فارسی عمیدقطعهپارچهای پُرشده از ابر یا پنبه که برای خوشحالت نشان دادن شانهها، از زیر به سرشانههای لباس وصل میشود.
اپلفرهنگ فارسی معین(اِ پُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - بالشتکی که داخل آن را با ابر و پنبه و مانند آن پر می کنند و برای خوش حالت نشان دادن سرشانه ها از زیر به قسمت داخلی سرشانه یا میان رویه و آستری می دوزند. 2 - سردوشی افسری ، شانه ، د وش .
کلید دگرسازalt key, altواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که معمولاً با یک یا دو کلید دیگر بهطور همزمان فشار داده میشود تا کارکردی غیر از کارکرد اصلی هریک از کلیدهای ترکیبشونده ایجاد کند متـ . دگرساز
تگرگکاهیhail suppression, hail preventionواژههای مصوب فرهنگستاناز بین بردن دانههای بزرگ و زیانبار تگرگ که معمولاً با آمایش اَبر صورت میگیرد
تایر چهارفصلall-season tyre/ all season tyerواژههای مصوب فرهنگستانتایری با رویۀ بادوام و قدرت کشانش مناسب در جادههای خیس و خشک که حرکتی نرم و بیصدا دارد
گردشگری بینقارهایlong-haul tourism, long-haul travelواژههای مصوب فرهنگستانسفر طولانی غالباً بینقارهای که با هواپیما معمولاً بیش از پنج ساعت طول میکشد
اپلیکیشنواژهنامه آزادکارافزار- نرم افزار کاربردی -برنامه کامپیوتری که برای کاربری در گوشی های هوشمند تلفن همراه کاربرد دارد اپلیکیشن" یا به اختصار App بیشتر از لغت "نرم افزار" جا افتاده است و این لغت دقیقاً همان معنی "نرم افزار کاربردی" می دهد.
پال اپلیسلغتنامه دهخداپال اپلیس . [ ل ِ اُ پ ُ] (اِخ ) (یعنی شهر قدیم )شهری قدیم است در ایتالیا که پس از خراب شدن آن شهری دیگر بنام تیاپلیس یعنی نوشهر بدانجا بنا کردند.
است اپلاستلغتنامه دهخدااست اپلاست . [ اُ ت ِ اُ ] (فرانسوی ، اِ) اُسْت ِاُپلاست ها. بعضی مصنفین آنها را سلول عظمی نامیده اند. جزء مشخص استخوانند که هر جا استخوانی هست به این مجاری شناخته میشود. در بین طبقات و در مراکز عظام چه در ماده ٔ اسفنجی بسیار رخو و چه در ماده ٔ متکاثف وصلب دیده میشوند. این مج
اپلیکیشنواژهنامه آزادکارافزار- نرم افزار کاربردی -برنامه کامپیوتری که برای کاربری در گوشی های هوشمند تلفن همراه کاربرد دارد اپلیکیشن" یا به اختصار App بیشتر از لغت "نرم افزار" جا افتاده است و این لغت دقیقاً همان معنی "نرم افزار کاربردی" می دهد.
کاپللغتنامه دهخداکاپل . [ پ ِ ] (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ «اِن » بخش «وِروَن ». سکنه ٔ آن 2126 تن است .
راپللغتنامه دهخداراپل . [ پ ِ ] (اِخ ) نهری است در شیلی که از سلسله ٔ جبال آند سرازیر میشود و از ایالت سانتیاکو و گون گو گذشته و پس از طی مسافت 220 هزارگز به بحر محیط میریزد از مجرای آن فقط سیزده هزار گز برای کشتی رانی خوب است . (قاموس الاعلام ترکی ).
ناپللغتنامه دهخداناپل . (اِخ ) شهری است در ایتالیا، کنار خلیج ناپل و در 188 هزارگزی جنوب شرقی رم واقع است . جمعیت این شهر 102800 نفر است . در این شهر کتابخانه ها و موزه ها و نمایشگاههای آثار گرانبهای هنری و قصرها و کلیساهای ز
یاپللغتنامه دهخدایاپل .[ پ َ ] (اِخ ) دهی است از بخش دیواندره شهرستان سنندج . 120 تن سکنه دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).