اواسطلغتنامه دهخدااواسط. [ اَ س ِ ] (ع اِ) ج ِ اوسط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). میانه و میانه تر. (غیاث اللغات ). وسط و میانه و میان .- اواسط ماه ؛ میانه های ماه .- اواسط ناس ؛ مردمان میانه حال که نه چندان توانگر باشن
هواایستaerostatواژههای مصوب فرهنگستانوسیلۀ پرندۀ سبکتر از هوا که در ارتفاعی مشخص در جوّ، با جابهجایی هوای برابر با جِرم خود شناور میماند
هواشیدphotometeorواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای هالهای به شکل حلقه یا کمان یا ستون یا لکۀ روشن حاصل از شکست یا بازتاب نور بهوسیلۀ بلورهای یخ معلق در جوّ
باواسطinterfacedواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای که مجهز به یک میانا برای ایجاد ارتباط با محیط بیرون باشد متـ . بامیانا