انواعلغتنامه دهخداانواع . [ اَن ْ ] (ع اِ) ج ِ نوع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج )(دهار) (المنجد). گونه ها و جنسها و نوعها و جنس های گوناگون و اقسام . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم . (گلستان ).هم ز انوا
انواحلغتنامه دهخداانواح . [ اَن ْ ](ع اِ) ج ِ نائحة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). به معنی زن نوحه کننده . (آنندراج ). رجوع به نائحة شود. || ج ِ نائح . (ناظم الاطباء). رجوع به نائح شود.
نظریۀ ثبات انواعfixity of speciesواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در تکامل مبتنی بر عدم تغییر موجودات زنده متـ . ثبات انواع
نظریۀ دگرگونی انواعtransformation hypothesisواژههای مصوب فرهنگستاندیدگاهی در تکامل مبتنی بر تغییر تدریجی موجودات زنده و تبدیل آنها به موجودات جدید متـ . دگرگونی انواع