انهماکلغتنامه دهخداانهماک . [ اِ هَِ ] (ع مص ) ستیهیدن و جد و کوشش کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جد و کوشش کردن در کاری و مبالغه کردن در آن و ستیهیدن . کوشیدن در کاری و مبالغه کردن در آن و ستیهیدن . (آنندراج ). کوشیدن در کاری و مبالغه کردن در آن . (ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ). لجاج و ج
انهماکفرهنگ فارسی معین(اِ هِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - کوشیدن در کاری . 2 - ستیزه کردن . 3 - سرگرم بودن به کاری .
انهماغلغتنامه دهخداانهماغ . [ اِ هَِ ] (ع مص ) شکسته شدن رطبة و جز آن را. (منتهی الارب ). شکافته شدن و ترکیدن رطب . (ناظم الاطباء). || ترگردیدن زخم و جراحت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
انحماقلغتنامه دهخداانحماق . [ اِ ح ِ ] (ع مص ) گول و بی عقل گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). احمق شدن . (از اقرب الموارد). || کار احمقانه کردن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)). || خوار گردیدن . || تواضع کردن . (از منتهی الارب ) (آنندراج )
انمحاقلغتنامه دهخداانمحاق . [ اِ م ِ ] (ع مص ) کاهیده شدن . (آنندراج ). نیست شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || دیده نشدن هلال در آخر ماه . (از اقرب الموارد).
مقمعهلغتنامه دهخدامقمعه . [ م ِ م َ ع َ ] (از ع ، اِ) مقمعة. عمود آهنین : اول نفس خود را به مقمعه توبت نصوح از تورط و انهماک در مناهی و ملاهی قلع و قمع کند. (مصباح الهدایه چ همایی ص 373). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
غمرةلغتنامه دهخداغمرة. [ غ َ رَ ](ع اِ) سختی فراهم آمدنگاه چیزی . ج ، غَمَرات ، غِمار،غُمَر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سختی . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). دشواری . (دهار). سرگردانی و سختی . (مهذب الاسماء): غمرةالشی ٔ؛ شدته و مزدحمه . (از اقرب الموارد). تنگی و شدت . سختی مرگ . هر سختی که باشد. |
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن مروان بن دوستک ابونصر کردی حمیدی ، ملقب به نصراالدولة، صاحب میافارقین و دیار بکر بروزگار القائم باﷲ عباسی . او پنجاه و دو سال پس از برادر خویش ابوسعید منصوربن مروان امارت داشت (401 - 453<
معاطاتلغتنامه دهخدامعاطات . [ م ُ ] (ع مص ) چیزی به کسی دادن . چیزی رادست به دست دادن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : از افراط و انهماک در معاطات کاسات راح از صباح تا رواح مرضی روی نمود. (جهانگشای جوینی ). فی الجمله ارکان و سروران بر موافقت سلطان بر معاطات کؤوس از محاما