انهرلغتنامه دهخداانهر. [ اَ هََ ] (ع ص ) نهار انهر؛ روز نیک روشن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
انهرلغتنامه دهخداانهر. [ اَ هَُ ] (ع اِ) ج ِ نَهر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). جویها. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || ج ِ نهار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). روزها. (آنندراج ). رجوع به نهر و نهار شود.
خشمangerواژههای مصوب فرهنگستاناحساسی آمیخته به تنش و خصومت ناشی از آسیب واقعی یا خیالی ازسوی فردی دیگر یا احساس ناشی از ناکامی یا پی بردن به بیعدالتی
مدیریت خشمanger managementواژههای مصوب فرهنگستانروشهایی که برای مهار خشم در مشاوره یا درمان به کار میرود
مرحلۀ خشمanger stageواژههای مصوب فرهنگستاندومین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که با خشم و رنجش و پرسش «چرا من» همراه است
خشمدرمانی مهاریanger control therapyواژههای مصوب فرهنگستاندرمان ازطریق مواجهۀ تدریجی با موارد خشمبرانگیز و آموزش مهارتهای مقابله با آن
انهراجلغتنامه دهخداانهراج . [ اِ هَِ ] (ع مص ) مست شدن از نبیذ (بگنی ) و مانند آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مست شدن از شراب و مانند آن . (آنندراج ). تمام مست شدن .
انهرانلغتنامه دهخداانهران . [ اَ هََ ] (اِخ ) تثنیه ٔ انهر، نام دو منزل از منازل قمر که عواء و سماک باشد و از جهت بسیاری باران بدین نام نامیده شده اند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
انهرةلغتنامه دهخداانهرة. [ اَ هَِ رَ ] (ع اِ) ج ِ نهار. (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به نهار شود.
نهرلغتنامه دهخدانهر. [ ن َ / ن َ هََ ] (ع اِ) جوی . (مهذب الاسماء) (دستور الاخوان ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جوی آب .(ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101). مجرای آب . (از متن اللغة). اخدود و جوی بی آب را نیز گویند.
نهارلغتنامه دهخدانهار. [ ن َ ] (ع اِ) روز. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (منتهی الارب ) (آنندراج ). ضد لیل ، یعنی روشنی مابین طلوع فجر تا غروب آفتاب یا از طلوع آفتاب تا غروب آن . (منتهی الارب ). روشنی گسترده ٔ کشیده شده از مشرق به سوی مغرب را نامند و در عرف ز
انهراجلغتنامه دهخداانهراج . [ اِ هَِ ] (ع مص ) مست شدن از نبیذ (بگنی ) و مانند آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مست شدن از شراب و مانند آن . (آنندراج ). تمام مست شدن .
انهرانلغتنامه دهخداانهران . [ اَ هََ ] (اِخ ) تثنیه ٔ انهر، نام دو منزل از منازل قمر که عواء و سماک باشد و از جهت بسیاری باران بدین نام نامیده شده اند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ).
انهرةلغتنامه دهخداانهرة. [ اَ هَِ رَ ] (ع اِ) ج ِ نهار. (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به نهار شود.