الواحلغتنامه دهخداالواح . [ اَل ْ ] (ع اِ) ج ِ لَوح . (ترجمان علامه تهذیب عادل بن علی ) (دهار). چیزهایی که پهن باشدمثل تخته ها خواه از چوب باشد و خواه از عاج و مس و آهن و غیره . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). صفحات عریض ازچوب یا استخوان یا فلز یا سنگ و جز آن : سپیدرویم
الواحgongsواژه‌های مصوب فرهنگستاندستهای از خودصداهای بَرکوبشی که دارای صفحات معلق یا ثابت فلزی هستند
هلواعلغتنامه دهخداهلواع . [ هَِ ل ْ ] (ع ص ) مرد سخت گریزنده و رونده از شادمانی . || شتر ماده ٔ تیز و نیک شتاب و چست و رام . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
پالوایهلغتنامه دهخداپالوایه . [ ی َ/ ی ِ ] (اِ) پالوانه . پرستوک . (برهان ) : آب و آتش بهم نیامیزدپالوایه ز خاک بگریزد. عنصری .و رجوع به پالوانه شود.
الواعلغتنامه دهخداالواع . [ اَل ْ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لاع ، بمعنی ناشکیبا و بیمار.(از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به لاع شود.
الواهلغتنامه دهخداالواه . [ اَل ْ ] (اِ) گیاهی است بهاری که آنرا اگر و در عربی وَج ّ گویند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 128 ب ). رجوع به «اگر» و «وج » شود.
الواحاتلغتنامه دهخداالواحات .[ اَل ْ ] (اِخ ) کوهی است بر مغرب رود نیل . در حدود العالم (چ دانشگاه ص 36) آمده : و دیگر کوهی است بر مغرب رود نیل هم چنین از اول حد نوبه برگیرد راست و بشمال فرودآید تا بحدود فیوم به ابریق رسد آنگه شاخی از سوی مغرب بازکشد خرد، آنگه ب
الواح دوازدهگانهلغتنامه دهخداالواح دوازدهگانه . [ اَل ْ ح ِدَ دَ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) مجموعه ٔ قوانین روم است که بنا به درخواست تریبوناتوس عوام پس از ده سال مجادله بین پاتریسیوسها و پلبسها سرانجام بسال 451 ق . م . ازجانب دساموتریها وضع شد،
الواح عشرةلغتنامه دهخداالواح عشرة. [ اَل ْ ح ِ ع َ ش َ رَ ] (اِخ ) نام ده لوح که خدای تبارک و تعالی به موسی فرستاد و گویندلوحها برنگ سبز و کتابت سرخ مانند نور آفتاب بود.
الواح السلاحلغتنامه دهخداالواح السلاح . [ اَل ْ حُس ْ س ِ ] (ع اِ مرکب ) چیزهایی که لائح باشد از سلاح چون شمشیر و سرنیزه . (آنندراج ). و رجوع به الواح شود.
لوح میثاقلغتنامه دهخدالوح میثاق . [ ل َ ح ِ ] (اِخ ) نام یکی از دو لوح که خدای پس از شکستن الواح عشرة به موسی فرستاد.
خط میخیcuneiform, cuneiform writingواژه‌های مصوب فرهنگستاننظام نوشتاری کهن با نشانههای میخیشکل که در کتیبههای سنگی یا الواح گلی یا ظروف فلزی برجای مانده است و غالباً هجایی است
الواح دوازدهگانهلغتنامه دهخداالواح دوازدهگانه . [ اَل ْ ح ِدَ دَ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) مجموعه ٔ قوانین روم است که بنا به درخواست تریبوناتوس عوام پس از ده سال مجادله بین پاتریسیوسها و پلبسها سرانجام بسال 451 ق . م . ازجانب دساموتریها وضع شد،
الواح عشرةلغتنامه دهخداالواح عشرة. [ اَل ْ ح ِ ع َ ش َ رَ ] (اِخ ) نام ده لوح که خدای تبارک و تعالی به موسی فرستاد و گویندلوحها برنگ سبز و کتابت سرخ مانند نور آفتاب بود.
الواح السلاحلغتنامه دهخداالواح السلاح . [ اَل ْ حُس ْ س ِ ] (ع اِ مرکب ) چیزهایی که لائح باشد از سلاح چون شمشیر و سرنیزه . (آنندراج ). و رجوع به الواح شود.
الواحاتلغتنامه دهخداالواحات .[ اَل ْ ] (اِخ ) کوهی است بر مغرب رود نیل . در حدود العالم (چ دانشگاه ص 36) آمده : و دیگر کوهی است بر مغرب رود نیل هم چنین از اول حد نوبه برگیرد راست و بشمال فرودآید تا بحدود فیوم به ابریق رسد آنگه شاخی از سوی مغرب بازکشد خرد، آنگه ب
