افزودهلغتنامه دهخداافزوده . [ اَ دَ / دِ ] (ن مف ) افزون شده . علاوه شده .بیشترشده . (ناظم الاطباء). مضاف . (یادداشت دهخدا).
افزودهدیکشنری فارسی به انگلیسیaddition, additional, adjunct, dopant, supplementary, up , more, super-, supplement
تردد افزودهinduced traffic, induced demandواژههای مصوب فرهنگستانمیزان افزودهشده به حجم تردد در پی به وجود آمدن تسهیلات جدید حملونقل
تردد افزودهinduced traffic, induced demandواژههای مصوب فرهنگستانمیزان افزودهشده به حجم تردد در پی به وجود آمدن تسهیلات جدید حملونقل
نافزودهلغتنامه دهخدانافزوده . [ ف َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نیفزوده . افزوده نشده . مقابل فزوده . رجوع به فزوده شود : وآنچه نابوده نافزوده بودنافزوده چگونه فرساید.ناصرخسرو.
خدمات ارزشافزودهvalue-added service, VAS, enhanced serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که امکاناتی افزون بر خدمات مخابراتی پایه، مانند پست صوتی و انواع خدمات اطلاعات و تحویل محتوا (content delivery)، را برای مشترک فراهم میآورد
خدمات شبکۀ ارزشافزودهvalue-added network services, VANSواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که سبب میشود ارزش خط تلفن عادی افزایش یابد
خدمات نرخِ افزودهpremium rate serviceواژههای مصوب فرهنگستانیکی از انواع خدمات شبکۀ هوشمند برای اتصال به خدماتدهندهای دیگر که علاوه بر هزینههای جاری خدمات تلفنی، مخارج اضافی آن در قبض تلفن منعکس میشود
تأییدنامة بُردافزودهextended range operationsواژههای مصوب فرهنگستانتأییدنامهای که یک شرکت هواپیمایی برای پروازهای بُردافزودة هواپیماهای دوموتوره از مراجع ذیصلاح کشوری دریافت میکند اختـ . تبا EROPS