اغلبلغتنامه دهخدااغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن اغلب بن سالم مکنی به ابوعقال ، حکمران پنجم از سلسله ٔ اغالبه بود که پس از برادرش بحکمرانی رسید. رجوع به بنی اغلب در همین لغت نامه و اعلام زرکلی و قاموس الاعلام ترکی شود.
اغلبلغتنامه دهخدااغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن حرزم کلبی . شاعری است از عرب . (از یادداشتهای مؤلف ).
اغلبلغتنامه دهخدااغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن سالم بن عقال بن خفاجه تمیمی از شجاعان و پیشوایان و جد سلسله ٔ بنواغلب از ملوک افریقا بود. وی از همدستان ابومسلم خراسانی بود و در قیام علیه حکومت اموی یار وی بود و با محمدبن اشعث به افریقا رفت و از طرف منصور خلیفه ٔ عباسی در سال <span class="hl" di
اغلبلغتنامه دهخدااغلب . [ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن عمروبن عبیدةبن حارثة عجلی از بنی عجل بن لجیم از طائفه ٔ ربیعه از شاعران حماسه سرا و معمر بود. وی جاهلیت و اسلام را درک کرد و بهمراه سعدبن وقاص بجنگ رفت و در وقعه ٔ نهاوند بقتل رسید. او نخستین شاعری بود که رجزهای طولانی ساخت . آمدی گوید: اغلب درازت
اغلبلغتنامه دهخدااغلب . [ اَ ل َ ] (ع ص ، اِ) مرد چیره و ستبرگردن و دلاور. ج ، غُلب . (منتهی الارب ) (آنندراج ): رجل اغلب ؛ مرد چیره و ستبرگردن و دلاور. ج ، غُلب . (ناظم الاطباء). ستبرگردن . (مهذب الاسماء نسخه ٔ خطی ) (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). نعت است از غَلَب ی
آل اغلبلغتنامه دهخداآل اغلب . [ ل ِ اَ ل َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از پادشاهان افریقیه از دست بنی عباس . مقر سلطنت قیروان و قلمرو آنان در شمال افریقا بوده است . و ده تن بوده اند، نخستین ابراهیم اغلب و آخرین زیادةاﷲ ثالث است و مدت حکمرانی آنان 146 سال کشیده است .در
اغلب عجلیلغتنامه دهخدااغلب عجلی . [ اَ ل َ ع ِ ] (اِخ ) همان اغلب بن عمروبن عبیده ... شاعر راجز است . و ابیات زیر از اوست :جأوا بزوریهم و جئنا بالاصم شیخ لنا قد کان من عهد ارم یکر بالسیف اذ الرمح انحطم کهمة اللیث اذا ما اللیث هم کانت تمیم معشراً ذوی کرم غلصمة من الغلاصیم ا
اغلبکلغتنامه دهخدااغلبک . [ ] (اِخ ) اتابک از امرای خوارزمشاهیان . رجوع به تاریخ گزیده ص 490 و تاریخ جهانگشا ج 2 شود.
اغلبیکلغتنامه دهخدااغلبیک .[ اُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قزل گچیلو از بخش ماه نشان از شهرستان زنجان . محلی است کوهستانی و سردسیر و 350 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود و محصول آنجا غلات و سیب زمینی و میوه است . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ
آل اغلبلغتنامه دهخداآل اغلب . [ ل ِ اَ ل َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از پادشاهان افریقیه از دست بنی عباس . مقر سلطنت قیروان و قلمرو آنان در شمال افریقا بوده است . و ده تن بوده اند، نخستین ابراهیم اغلب و آخرین زیادةاﷲ ثالث است و مدت حکمرانی آنان 146 سال کشیده است .در
اغلب عجلیلغتنامه دهخدااغلب عجلی . [ اَ ل َ ع ِ ] (اِخ ) همان اغلب بن عمروبن عبیده ... شاعر راجز است . و ابیات زیر از اوست :جأوا بزوریهم و جئنا بالاصم شیخ لنا قد کان من عهد ارم یکر بالسیف اذ الرمح انحطم کهمة اللیث اذا ما اللیث هم کانت تمیم معشراً ذوی کرم غلصمة من الغلاصیم ا
اغلب عجلیلغتنامه دهخدااغلب عجلی . [ اَ ل َ ع ِ ] (اِخ ) همان اغلب بن عمروبن عبیده ... شاعر راجز است . و ابیات زیر از اوست :جأوا بزوریهم و جئنا بالاصم شیخ لنا قد کان من عهد ارم یکر بالسیف اذ الرمح انحطم کهمة اللیث اذا ما اللیث هم کانت تمیم معشراً ذوی کرم غلصمة من الغلاصیم ا
اغلبکلغتنامه دهخدااغلبک . [ ] (اِخ ) اتابک از امرای خوارزمشاهیان . رجوع به تاریخ گزیده ص 490 و تاریخ جهانگشا ج 2 شود.
اغلبیک بالالغتنامه دهخدااغلبیک بالا. [ اُ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایجرود از بخش مرکزی شهرستان زنجان . محلی است سردسیر و کوهستانی و 771 تن سکنه دارد. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات ، بوستانکاری و میوه است . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فر
اغلبیک پائینلغتنامه دهخدااغلبیک پائین . [ اُ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زنجان در پنجهزارگزی اغلبیک بالا واقع شده و بهمان مشخصات است و 517 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
اغلبیکلغتنامه دهخدااغلبیک .[ اُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قزل گچیلو از بخش ماه نشان از شهرستان زنجان . محلی است کوهستانی و سردسیر و 350 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات تأمین می شود و محصول آنجا غلات و سیب زمینی و میوه است . شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ
آل اغلبلغتنامه دهخداآل اغلب . [ ل ِ اَ ل َ ] (اِخ ) نام سلسله ای از پادشاهان افریقیه از دست بنی عباس . مقر سلطنت قیروان و قلمرو آنان در شمال افریقا بوده است . و ده تن بوده اند، نخستین ابراهیم اغلب و آخرین زیادةاﷲ ثالث است و مدت حکمرانی آنان 146 سال کشیده است .در
ابراهیم بن اغلبلغتنامه دهخداابراهیم بن اغلب . [ اِ م ِ ن ِ اَ ل َ ] (اِخ ) ابن سالم . سردودمان اغالبه از مردم مرورود. اغلب پدر ابراهیم در سال 148 هَ.ق . بحکومت افریقیه منصوب و در 150 در شورشی که بدانجا اتفاق افتاد کشته شد. ابراهیم پسر ا
ابوالاغلبلغتنامه دهخداابوالاغلب . [ اَ بُل ْ اَ ل َ ] (اِخ ) ابراهیم بن عبداﷲ. یکی از رجال دولت بنی اغلب . او به سال 219 هَ . ق . از دست بنی اغلب حکومت صقلیه داشت و در آن وقت با روم محاربات چند کرد وکشتی های روم بگرفت و بجزایر اطراف ایتالیا لشکر فرستاد و غنایم بیش