اعتماءلغتنامه دهخدااعتماء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برگزیدن و اختیار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || آهنگ نمودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
احتماءلغتنامه دهخدااحتماء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پرهیز کردن . خود را از چیز نگه داشتن . خویشتن از چیزی نگاه داشتن . (تاج المصادر) (زوزنی ). از چیز زیان دار پرهیز کردن . خویشتن داری . پرهیز. || پرهیز بیمار از مضرات . رژیم : کسی را که شفا از احتما باید طلبید، او از تناول
عمیةلغتنامه دهخداعمیة. [ ع َم ْ ی َ ] (ع اِمص ) برگزیدگی . اسم است از اعتماء. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). برگزیدگی و انتخاب و اختیار. (ناظم الاطباء).
اعتاملغتنامه دهخدااعتام . [ اِ ] (ع مص ) در شبانگاه دوشیدن شتر ماده را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). در شب شتر را دوشیدن و آن از کندی بتأخیر انداختن است . (از متن اللغة). اِعتِماء که در آن قلب واقع شده . (از نشوءاللغة ص 16). عَتم . استعتام . (متن
برگزیدنلغتنامه دهخدابرگزیدن . [ ب َ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) قبول نمودن . اختیار نمودن . انتخاب کردن . (آنندراج ). برگزیدن برای خود. مستخلص کردن خود را. استخلاص کردن برای خویش . غث و سمین کردن . نخبه کردن . (یادداشت دهخدا). أثر. اِجتباء. (المصادر زوزنی ). اجتیال . اختصاص . اختلام . (از منتهی الارب )