استلفت النّظردیکشنری عربی به فارسیجلب توجه كرد , توجه را معطوف كرد , جلب نظر كرد , نظر او را جلب (معطوف) كرد
استلفاثلغتنامه دهخدااستلفاث . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بیرون آوردن . || پوشیدن خبر را. || حاجت روا کردن . (منتهی الارب ). || بپایان چیزی رسیدن . || تمام علف خوردن ستور. خوردن ستور تمام علف را. (منتهی الارب ): استلفث الرعی ؛ خورد ستور همه ٔ علف چراگاه را و چیزی از آن باقی نگذاشت .