لغتنامه دهخدا
انهار. [ اِ ] (ع مص ) روز کردن و بروز درآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || در روز غارت نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || راندن آب و خون و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). روان گشتن خون . (آنندراج ). روان کردن آب و آنچه بدان ماند. || فراخ