25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
unsealing
unsealed
unseal
break seal
مهر شکستن
فض
بیشتر بدانید
يوسفي
برفی
زلزلهخیزی زمینه
sting operation
brailler
parcook
جستوجوی دقیق
unseals
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انزال، مهر چیزی را گشودن، مهر چیزی را شکستن
جستوجوی همآوا
unshells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
unshells
unsettles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظم است، مغشوش کردن، بر هم زدن، ناراحت کردن