گاهنماtimeline/ time line, TLواژههای مصوب فرهنگستاندر برخی از رسانههای اجتماعی، مجموعهای از عکسها و فرستهها و فعالیتهایی که نشانگر کنشهای گذشته و برنامة آیندة کاربر است
امنیت لایۀ ترابُردtransport layer security, TLSواژههای مصوب فرهنگستانقرارداد امنیتی و اصالتسنجیای که بهطور گسترده در مرورگرها و ارائۀ خدمات وب کارگرفته میشود
آستانه تأثیرthreshold limit value, TLV 1واژههای مصوب فرهنگستانآن مقدار از آلایندهها در هوا که ممکن است شاغلان روزانه بهطور مکرر در معرض آنها قرار گیرند، بدون آنکه تأثیر سوء بر سلامت آنها داشته باشد
تراز گذارtransition level, TLV 2واژههای مصوب فرهنگستانپایینترین ارتفاع بالای فرازای گذار که میتوان در آن پرواز کرد
سقف آستانۀ تأثیرthreshold limit value-ceiling, TLV-Cواژههای مصوب فرهنگستانحداکثر مقدار مجاز آلاینده در هوا که بههیچوجه نباید از آن فراتر رود
سَوانگاری لایهنازکthin-layer chromatography, TLC, planar chromatographyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سوانگاری که در آن فاز متحرک از روی جذبکنندهای که بر روی لایهای نازک قرار دارد میگذرد
آستانه تأثیر تماس کوتاهمدتthreshold limit value-short term exposure limit, TLV-STELواژههای مصوب فرهنگستانحد مجاز غلظت میانگین وزنی ـ زمانی آلاینده در مدت 15 دقیقه، حتی اگر میانگین 8 ساعته در حد قابل قبول باشد
میانگین وزنی ـ زمانی آستانۀ تأثیرthreshold limit value-time weighted average, TLV-TWAواژههای مصوب فرهنگستانحدی از آلاینده که اگر کارکنان در یک دورۀ کاری، یعنی 8 ساعت در روز یا 40 ساعت در هفته بهصورت متوالی در معرض آن قرار گیرند، از عوارض نامطلوب آن مصون میمانند
فمدیکشنری عربی به فارسیتکه , تخته , تخته کف , کلوخه , مقدار بزرگ و زياد , يک دهن غذا , دهان , ملوان , دهانه , مصب , مدخل , بيان , صحبت , گفتن , دهنه زدن () , در دهان گذاشتن() , ادا و
فملغتنامه دهخدافم . [ ف َ ] (اِ) چادری باشد که نثارچینان بر سر چوب بندند و بدان از هوا نثار ربایند. (برهان ، لغات ملحقه ٔآخر کتاب ). مصحف فخم است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
فملغتنامه دهخدافم . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از بخش طرخوران شهرستان اراک که از قصبات قدیمی وآباد این ناحیه است . آب مشروب و زراعتی آن از پانزده رشته قنات تأمین میشود. این قصبه
فملغتنامه دهخدافم . [ ف َ / ف ِ ] (ع اِ) دهان . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ). دهن . (یادداشت مؤلف ). ج ، افواه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد)
فملغتنامه دهخدافم . [ ف ُم ْ م َ ] (ع حرف ربط) سپس . حرف عطف است .لغتی است در ثم . (منتهی الارب ). رجوع به ثُم َّ شود.
فم الحوتلغتنامه دهخدافم الحوت . [ ف َ مُل ْ ] (اِخ ) نام ستاره ای است در دهان صورت فلکی ماهی یا حوت . (یادداشت مؤلف ) : وز فم الحوت نهادی دندان بر سر ترکش ترکان اسد.خاقانی .
فم الصلحلغتنامه دهخدافم الصلح . [ ف َ مُص ْ ص ُ ] (اِخ ) شهرکی است آبادان و بانعمت بر مشرق دجله به عراق . (حدود العالم ).
فمنلغتنامه دهخدافمن . [ ف َ م َ] (ع حرف + اسم ) (از: «فََ» ربطی + من ، موصول ) پس کسی که . پس آنکه : فمن یعمل مثقال ذرة شراًیره . (یادداشت مؤلف ).
فمهلغتنامه دهخدافمه . [ ف َ م َ ] (اِخ ) شهری است خرد [ به هندوستان ]، و گوهرهای بسیار بدین جای افتد. (حدود العالم ).
فمیلغتنامه دهخدافمی . [ ف َ ] (اِخ ) دهی است از بخش نطنز شهرستان کاشان که دارای 280 تن سکنه است . آب آن از قنات و محصول عمده اش غله ، حبوب ، پنبه ، تنباکو، صیفی ، انار و انجیر
فمینیسمواژهنامه آزادگرایشی عمده در جنبش زنان که خواهان از میان بردن هر گونه تبعیض و نابرابری بر علیه زنان، به دلیل زن بودن آنها، میباشد. زن گرایی
آستینگویش خلخالاَسکِستانی: afsina/ tilif دِروی: avsin/ avsina شالی: tilif کَجَلی: bâlə gardan کَرنَقی: âssin کَرینی: tilif کُلوری: təlif گیلَوانی: təlif لِردی: tlif