بازدیدکنندۀ موقتtemporary visitorواژههای مصوب فرهنگستانهر شخصی که بدون قصد مهاجرت به مدت کمتر از سه ماه وارد حوزۀ جغرافیایی سازمان جهانی هواپیمایی کشوری میشود و در آنجا اقامت میکند
برسازۀ موقتtemporary prosthesisواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برسازۀ ثابت یا متحرک که برای مدتزمانی کوتاه نصب میشود
بیشولتاژ موقتtemporary overvoltageواژههای مصوب فرهنگستانبیشولتاژی که چند دوره یا چند ثانیه به طول میانجامد
پوشش موقتtemporary coating, strippable coating, temporary protective strippable coatingواژههای مصوب فرهنگستانپوششی برای حفاظت یا تزیین زیرآیند (substrate) در مدتی محدود که بهراحتی قابل برداشتن است
تاجوارۀ موقتtemporary crownواژههای مصوب فرهنگستانتاجوارهای از جنس رزین یا استیل که موقتاً برای محافظت از دندان بر روی آن قرار میدهند متـ . روکش موقت
تدفین امانیtemporary burial, provisional burialواژههای مصوب فرهنگستانتدفین موقت یک جسد تا انتقال آن به جای موردنظر
تغییر آستانۀ موقتtemporary threshold shift, auditory fatigueواژههای مصوب فرهنگستانکمشنوایی گذرا و برگشتپذیر ناشی از خستگی در پی نوفهگیری شدید اختـ . تام TTS متـ . تغییر آستانۀ موقت نوفهزاد noise induced temporary threshold shift اختـ . تا
تکیهگاه موقت خطtemporary track supportواژههای مصوب فرهنگستانهریک از تکیهگاههای اضافی قطعهخطی که علاوه بر ریلهای حرکتی، ریلهای اضافی آن به ریلبند متصل شده است
حامل موقتtemporary carrierواژههای مصوب فرهنگستانحاملی که فقط در طول دورۀ نهفتگی ریزاندامگان را حمل میکند و با بروز عوارض بالینی درمان میشود
زاپاس موقتtemporary spare, temporary spare tyre, temporary use spare tyre, full-size temporary spareواژههای مصوب فرهنگستانزاپاسی که فقط در شرایط اضطراری، بهصورت موقت و با سرعت کمتر از 80 کیلومتر در ساعت، از آن استفاده میشود و حداکثر مسافتی که میتوان با آن پیمود 80 کیلومتر است
سازۀ موقتtemporary structureواژههای مصوب فرهنگستانسازهای که در هنگام ساخت یا بازسازی سازۀ اصلی برای حفظ جریان تردد بهطور موقت در کنار راه اصلی بر پا میکنند
سختی موقتtemporary hardnessواژههای مصوب فرهنگستانسختیِ آب ناشی از وجود املاح بیکربنات که با جوشاندن از بین میرود
قطعهنمونۀ موقتtemporary sample plotواژههای مصوب فرهنگستانقطعهنمونهای که از آن تنها یک بار در اندازهگیری استفاده میشود
مانع موقتtemporary barrierواژههای مصوب فرهنگستانمانعی برای جلوگیری از ورود وسایل نقلیه به محوطههای ساختوساز یا عملیات نگهداری و مرمت راه که درعینحال به دلیل خاصیت ضربهگیری از شدت برخوردهای احتمالی و خسارا