تعقیبی تیمیteam pursuitواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه/ پیست با قواعد مسابقة تعقیبی که در آن دو تیم سه یا چهار نفره با هم رقابت میکنند
دویستمتر تیمیteam sprintواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه/ پیست که در آن تیمهای سهنفره، دوبهدو، سه دور مسیر راهه/پیست را طی میکنند؛ برنده تیمی است که در مدت زمان کمتری کار را خاتمه میدهد
teamدیکشنری انگلیسی به فارسیتیم، گروه، دست، یک دستگاه، گروهه، دسته، جفت، دسته درست کردن، بصورت دسته یا تیم درامدن
teamدیکشنری انگلیسی به فارسیتیم، گروه، دست، یک دستگاه، گروهه، دسته، جفت، دسته درست کردن، بصورت دسته یا تیم درامدن