25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
subserves
subserving
subservience
subserviency
سرویس
زاوری
بیشتر بدانید
eyebolts
wands
احجار کریمه
مؤاوب
آبکی کننده
پرورشگاه حیوانات اهلی
جستوجوی دقیق
subserve
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرمجموعه، زیر زاوری کردن، بدرد خوردن، مخدوم بودن، عبید بودن
جستوجوی همآوا
subserves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرمجموعه، زیر زاوری کردن، بدرد خوردن، مخدوم بودن، عبید بودن
جستوجوی مشابه
subserves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرمجموعه، زیر زاوری کردن، بدرد خوردن، مخدوم بودن، عبید بودن
جستوجوی همآغاز
subserves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرمجموعه، زیر زاوری کردن، بدرد خوردن، مخدوم بودن، عبید بودن