خامه 2style 1واژههای مصوب فرهنگستانبخشی از مادگی که کلاله را به تخمدان متصل میکند * مصوب فرهنگستان اول
سبکstyle 2واژههای مصوب فرهنگستان[باستانشناسی] مجموعهای از خصیصههای متمایزکنندۀ گروهی از آثار در دورۀ زمانی و گسترۀ مکانی معین [ورزش] شیوۀ خاص اجرای مهارتها و فنون در بسیاری از رشتههای ورز
گسترۀ سبکیstyle zoneواژههای مصوب فرهنگستانمحدودهای که دستساختههای جوامع مختلف ساکن آن، شاخصههای سبکی مشابه دارند
میلهstyle, stylusواژههای مصوب فرهنگستان1. زائدهای کموبیش استوانهای یا سوزنیشکل که غالباً در انتهای شکم حشرات دیده میشود 2. زائدهای میلهمانند در شاخک میلهای
stylesدیکشنری انگلیسی به فارسیسبک ها، سبک، شیوه، روش، استیل، سلیقه، خامه، سبک نگارش، سیاق، قلم، سبک متداول، میله، عبارت، متداولشدن، مد کردن، نامیدن
کمد بخارstylerواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای شبیه به کمد، دارای آویز لباس و خوشبوکننده، که با تولید بخار باعث تمیزی و تازگی و کاهش چروک لباس میشود