بهراست!starboard 1واژههای مصوب فرهنگستاندستور گردش به راست که از ایستگاه واپایشکنندة راداری به هواپیما برای چرخیدن داده میشود متـ . راست!
راست شناورstarboard side, starboard 2واژههای مصوب فرهنگستانطرف راست شناور هنگامی که رو به سینة شناور ایستادهایم
بادموجسواریwindsurfing, sailboardingواژههای مصوب فرهنگستانورزشی مرکب از موجسواری و بادبانیرانی که با استفاده از تختهبادبان انجام میشود