معنی spring-flowering | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

ترجمه مقاله

جست‌وجوی متن

آبسال

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

آماده عمل کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

از زندان رها کردن (خودمانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

اعلام ناگهانی کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

بروز دادن ناگهانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

بلندتر شدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

به جست و خیز درآوردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

به وجود آمدن ناگهانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

بهار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

پدیدار شدن (ناگهانی)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

پس جهی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

پیشآمدن ناگهانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

جهندگی داشتن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

خاصیت ارتجاعی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

خیززدن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

زاب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

زهابی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

ظاهر شدن به طور ناگهانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

فنردار

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring

نمایان کردن به طور ناگهانی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

spring