26 فرهنگ
97 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی متن
انشعاب کردن (از دسته)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
انشقاق
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
تقسیم کردن با شدت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
جدا شدن از حزب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
جدا شدن از دسته
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
جدا کردن از حزب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
جدا کردن از دسته
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
چندپارگی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
دانگی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
شکافت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
شکافتن اتم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
شکافتن با شدت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
شکستن از درازا
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
کافت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
کافتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
کافش
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
کفانیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
لپه شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
لپه کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
منشعب شدن از حزب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
split
بیشتر
۷۷ واژه در متن