22 مدخل
صرفا، فقط، منحصرا، بتنهایی، محضا
سمبل ها، گفتگو با خود، تک گویی، نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquium
Soleidae
به طور صحیح
پیوسته
تک زدن، باخود گفتگو کردن، باخود گفتن، تک گویی کردن
صبر و حوصله
solilunar
سیلندر
مراسم تدفین
soliloquist، تک گو، کسیکه باخود حرف میزند
صمیمانه
یکسان
Soleirolia soleirolii
حلقه زدن، باخود گفتگو کردن، باخود گفتن، تک گویی کردن
soliloquiser
تنها
صرفا
Helxine soleirolia