35 مدخل
Slickens
بیماری، مرض، عارضه کسالت، خستگی، سقم
مزایای بیماری
بدبختی، تهوع اور، بیزار کننده، بیمار کننده
Slickenside، سطح صیقلی صخره
بیمار شدن
بیماری مزمن
sickeners، چیز ناخوش کننده، چیز تهوع اور
بیمار، مریض، خسته، ناخوش، علیل، ناساز، ناتندرست
بیمار، مریض شدن، بیمار کردن، مریض کردن، ناخوش کردن
slickensided
بیمار است، مریض شدن، بیمار کردن، مریض کردن، ناخوش کردن
sickeningly
حالتی که در آن فرد اندکی از حالت سلامت خارج میشود
بیماری رادیواکتیو
بیماری ارتفاع، کسالت در اثر ارتفاع زیاد
دریازدگی
بیماری فشرده سازی
بیماری کوهی
بیماری اتومبیل، تهوع در اثر بودن در اتومبیل