رهبندی اتصالکوتاهshort-circuit impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی ورودی یک مدار هنگامی که پایانههای خروجی آن به یکدیگر متصل باشد
رهدهی اتصالکوتاهshort-circuit admittanceواژههای مصوب فرهنگستانرهدهی ورودی یک مدار هنگامی که پایانههای خروجی آن به یکدیگر متصل هستند
شارش میانبُرshort-circuiting, short-cutواژههای مصوب فرهنگستانشرایطی در حوضها یا مخازن که در آن بخشی از سال سریعتر از بقیۀ آن حرکت میکند