25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
shimmied
shimmy
shimmies
squirming
لُقِ جُوم
تل تل بزوئن
بیشتر بدانید
suppering
outmating
لته سنگ
isohel
adjurations
undercorrect
جستوجوی دقیق
shimmying
دیکشنری انگلیسی به فارسی
shimmying، تکان تکان خوردن، تاب داشتن