تکنهشتsame asواژههای مصوب فرهنگستانبافت بهظاهر جداگانهای که با پژوهشهای بیشتر یکپارچگی و تعلق آن به بافتی دیگر روشن میشود
بازدیدکنندۀ یکروزهsame-day visitorواژههای مصوب فرهنگستانبازدیدکنندهای که شب در محل بازدید اقامت نمیکند
تدفین همجنسsame-sex burialواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تدفین دوتایی یا تدفین همجوار که در آن اجساد جنسیت یکسان دارند
ازدواج همجنسانsame-sex marriageواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای طولانی و صمیمی و پایدار میان دو فرد همجنس که در برخی حوزههای قضایی و حقوقی به رسمیت شناخته شده است
shameدیکشنری انگلیسی به فارسیشرم آور، شرم، خجالت، ننگ، شرمساری، سرافکندگی، عار، خجلت، فضاحت، ازرم، شرمنده کردن، خجالت دادن، ننگین کردن، خوار کردن
shameدیکشنری انگلیسی به فارسیشرم آور، شرم، خجالت، ننگ، شرمساری، سرافکندگی، عار، خجلت، فضاحت، ازرم، شرمنده کردن، خجالت دادن، ننگین کردن، خوار کردن