دِنای میانتکرارmoderately repetitive DNA, middle repetitive DNAواژههای مصوب فرهنگستانتوالیهایی که هزاران بار تکرار شدهاند
دِنای پُرتکرارhighly repetitive DNAواژههای مصوب فرهنگستانتوالیهایی که از صدها هزار تا میلیونها بار تکرار شدهاند
دِنای تکراریrepetitive DNA, repetitious DNA, reiterated sequenceواژههای مصوب فرهنگستاندِنای متشکل از توالیهای تکراری
تکراریهای پیاپی کوتاهshort tandem repeat, STR, repetitive simple sequence, RSS 1, simple sequence repeat, SSRواژههای مصوب فرهنگستانتوالیهای کوتاه تکراری دو تا ده نوکلئوتیدی که در طول ژنگان پشت سر هم قرار گرفتهاند متـ . ریزماهواره microsatellite دِنای ماهوارهای ریز micro satellite DNA
پی در پیدیکشنری فارسی به انگلیسیer _, consecutive, consecutively, continually, frequent, repeatedly, repetitive, succession, successive
مکرردیکشنری فارسی به انگلیسیcontinual, frequent, recurrent, repeated, repetitious, repetitive, serial, twice-told