repeatingدیکشنری انگلیسی به فارسیتکرار شونده، تکرار شدن، دوباره گفتن، تکرار کردن، دوباره انجام دادن، دوباره ساختن، باز گفتن، باز گو کردن
recreatingدیکشنری انگلیسی به فارسیبازسازی، از نو خلق کردن، تمدد اعصاب کردن، تفریح کردن، تفریح دادن، وسیله تفریح را فراهم کردن
repellingدیکشنری انگلیسی به فارسیدفع کردن، عقب نشاندن، جلوگیری کردن از، رد کردن، نپذیرفتن، بیزار کردن