کیفیت مقرراتregulatory qualityواژههای مصوب فرهنگستانمیزان توانایی دولت در تدوین و پیادهسازی خطمشیها و مقررات مؤثری که به بخش خصوصی اجازة توسعه بدهد و از آن پشتیبانی کند
مرجع نظارتregulatory authority, drug regulatory authority, RAواژههای مصوب فرهنگستاننهادی، معمولاً دولتی، متشکل از متخصصان و مسئولان قانونی با وظیفة پایش و واپایش فراوردههای دارویی و نظارت بر پژوهشهای دارویی
مرجع ملی نظارتnational regulatory authority, NRAواژههای مصوب فرهنگستاننهادی در سطح ملی متشکل از متخصصان و مسئولان قانونی با وظیفة پایش و واپایش فراوردههای دارویی و نظارت بر پژوهشهای دارویی
regulatorواژهنامه آزادگنارشگر (گُنارِشگَر). زبانزدِ دانشی. از «ویناردَن» در زبان پهلوی به سه چَمِ (معنی) فرمودن، اُستواندَن (ثابت کردن) و آراستن می آید.
تنظیمگر ولتاژvoltage regulator, voltage correctorواژههای مصوب فرهنگستانمدار یا افزارهای که باوجود اختلاف قابلتوجه میان ولتاژ ورودی و جریان خروجی، ولتاژ خروجی نسبتاً ثابتی تولید میکند
ماشین خطآراballast regulatorواژههای مصوب فرهنگستانماشینی برای صاف و یکنواخت کردن لایۀ پارسنگ متـ . خطآرا
تنظیمگر فشار دودexhaust pressure regulator,EPR, exhaust pressure governorواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای برای افزایش پسفشار دود با هدف هدایت بهتر آن به سامانۀ برگشت دود
تنظیمگر ولتاژ خطline-voltage regulatorواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای که با تغییرات ولتاژ خط الکتریکی مقابله میکند و ولتاژی ثابت به بار متصل به خط تحویل میدهد