ایستگاه متعارفregular stationواژههای مصوب فرهنگستانایستگاهی که از بین ایستگاههای تشکیلدهندۀ شبکۀ تلفن رادیویی هواـ زمین در مسیر برای برقراری ارتباط با هواگرد یا رهگیری ارتباطات هواگردها در شرایط عادی در نظر گر
پارهبندی منظمregular tessellationواژههای مصوب فرهنگستانپارهبندی بسیار متقارن متشکل از چندضلعیهای همانند منتظم
جملۀ متعارفregular period, normal periodواژههای مصوب فرهنگستانجملهای که عبارات آن طول زمانی یکسان دارد متـ . جملۀ متقارن symmetric period
جنگل منظمregular forestواژههای مصوب فرهنگستانجنگلی که درختان هر اُشکوب آن ازنظر بلندی و قطر وضعیت تقریباً یکسان داشته باشند
خدمات عادیregular transit services, all-day transit servicesواژههای مصوب فرهنگستانخدمات خطوط حملونقل عمومی در غالب ساعتهای روز که معمولاً بین 16 تا 18 ساعت است متـ . خدمات عادی حملونقل عمومی
دستۀ منظمregular blockواژههای مصوب فرهنگستاندستهای در ساختار شیمیایی بسپارها که تنها با یک نوع تکپار در یک توالی آرایشمند قرار دارد
راستپاregular footer, regular 1واژههای مصوب فرهنگستانتختهبرفسُری که پای چپ خود را در جلو و پای راست را در عقب تختهبرف قرار میدهد
فضای منظمregular spaceواژههای مصوب فرهنگستانیک فضای توپولوژیکی که در آن هر مجموعۀ بسته و هر نقطهای در خارج آن مجموعه همسایگیهای باز جداازهم داشته باشند