rectangularدیکشنری انگلیسی به فارسیمستطیل شکل، مستطیل، مستطیلی، راست گوشه، قائم الزاویه، بشکل راست گوشه
مشبکة مستطیلیrectangular latticeواژههای مصوب فرهنگستانطرحی آزمایشی برای آزمون تیمارهاکه در آن شمار تیمارها بهصورت k(k+1) است
حوض تهنشینی مستطیلrectangular tank sedimentationواژههای مصوب فرهنگستانحوض تهنشینی با مقطع مستطیل شکل متـ . حوض تهنشینی مستطیلی
توزیع یکنواخت گسستهdiscrete uniform distributionواژههای مصوب فرهنگستانیک توزیع احتـمال که در آن تمـام اعضای مجموعهای متناهی از مقدارهای همفاصله، احتمالهای برابر دارند متـ . توزیع مستطیلی گسسته discrete rectangular distribution