پوتید
پخته شده
پاتریک، لب را بزیر اویختن، اخم کردن، لب ولوچه را جمع کردن
پر شده، بتونه کردن، زاموسقه زدن، بتونه کاری کردن
جادوگر
بطری، چوگان دسته کوتاه، ور رفتن، مهمل گشتن، ول گشتن
پرشور