پاکسازی 4purgingواژههای مصوب فرهنگستانجانشین کردن مادهای بهجای مادۀ درون یک محفظه بهنحویکه محفظه عاری از مادۀ اولیه شود
pursuingدیکشنری انگلیسی به فارسیپیگیری، دنبال کردن، تعقیب کردن، اتخاذ کردن، تعاقب کردن، پیگرد کر دن، پی گیری کردن، تحت تعقیب قانونی قرار دادن
پاکسازی 4purgingواژههای مصوب فرهنگستانجانشین کردن مادهای بهجای مادۀ درون یک محفظه بهنحویکه محفظه عاری از مادۀ اولیه شود
پاکسازی 4purgingواژههای مصوب فرهنگستانجانشین کردن مادهای بهجای مادۀ درون یک محفظه بهنحویکه محفظه عاری از مادۀ اولیه شود