projectiveدیکشنری انگلیسی به فارسیتصویربرداری، تصویری، طرحی، جلو امده، افکنشی، ایجاد شده بوسیله انعکاس یا تصویر
همانندسازی برونفکنانهprojective identificationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برونفکنی تعاملی که بهطور طبیعی یا در مقام سازوکاری دفاعی به کار میرود و ازطریق آن فرد حالات درونی و دفاعی خود را صرف فردی دیگر میکند
طرحریزی پیشکنشیpreactive planningواژههای مصوب فرهنگستاننوعی طرحریزی که در آن تلاش میشود آیندة پیشبینیشده اساس طرحریزی باشد