آرَمش پیشروندهprogressive relaxationواژههای مصوب فرهنگستانمهارتی که بهکمک آن فرد با آگاه شدن از تنشهای ماهیچهای خود هربار به آرمش یگ گروه از ماهیچهها میپردازد تا سرانجام آرمش کل بدن حاصل شود
پیشروندگیprogressive motilityواژههای مصوب فرهنگستانحرکت فعال و روبهجلوی زامه که برحسب درصد بررسی میشود
دراختیارگیری تدریجیprogressive acquisition, PAواژههای مصوب فرهنگستانراهبردی برای در اختیار گرفتن سامانههای پیچیده و بزرگ که در طول چرخۀ حیاتشان درمعرض تغییرند
سوختن فزایندهprogressive burningواژههای مصوب فرهنگستانفرایند سوختن سوخت جامد که در آن مشخصات فیزیکی نیرو و فشار و سطح سوختن افزایش مییابد
مالیات تصاعدیprogressive taxواژههای مصوب فرهنگستاننقطة مقابل مالیات تنازلی، نوعی نظام مالیاتی که موجب میشود افراد پردرآمد در مقایسه با افراد کمدرآمد درصد بیشتری از درآمد خود را بابت مالیات پرداخت کنند
نزدیکبینی پیشروندهprogressive myopiaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نزدیکبینی که به طرز نابهنجاری در بزرگسالی بهسرعت افزایش مییابد
همگونی پیشروprogressive assimilationواژههای مصوب فرهنگستانهمگون شدن مشخصه یا مشخصههای یک واحد آوایی با مشخصه یا مشخصههای واحد آوایی پیش از آن
دگرشکلی پیشروندة ناهممحورnoncoaxial progressive deformationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرشکلی که در آن جهت کرنِشهای اصلی بیضویهای کرنشِ افزایشی و نهایی در همة مرحلههای دگرشکلی با هم موازی نیستند
دگرشکلی پیشروندة هممحورcoaxial progressive deformationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرشکلی که در آن جهت کرنشهای اصلی بیضویهای کرنشِ افزایشی و نهایی در همة مرحلههای دگرشکلی با هم موازی هستند
دگرگونی پیشروندهprograde metamorphism, progressive metamorphismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرگونی که براثر آن کانیهای دگرگونی درجههای پایینتر جای خود را به کانیهای دگرگونی درجههای بالاتر میدهند
مدار همگَردprograde orbit, prograde, progressive orbitواژههای مصوب فرهنگستانمداری که در آن جهت حرکت جسم مداری همسو با جهت چرخش جسم مرکزی است نیز: مدار مستقیم direct orbit