25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
paralysed
paralyzes
paralyze
paralyzing
paralyse
بیحس بودن
بیشتر بدانید
حسن آباد
خشنودگر
عمل کردن بر ضد چیزی
diapirs
باد انداختن در چیزی
spiral ratchet screwdriver
جستوجوی دقیق
paralysing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلج کردن، از کار انداختن، بی حس کردن