طناب قایقpainter 1واژه‌های مصوب فرهنگستانقطعهطنابی که به قایق می‌بندند و از آن برای مهار یا کشیدن قایق استفاده می‌کنند
لنگربندshank painterواژه‌های مصوب فرهنگستانطناب یا زنجیری که با آن پنجة لنگر را در بستر لنگر مهار می‌کنند
تابلونویسsign writer, sign painterواژه‌های مصوب فرهنگستانعضوی از گروه طراحی صحنه که مسئول خطاطی و طراحی تابلوهایی است که در فیلم نشان داده می‌شود
نقاش صحنهscenic artist, painter 2واژه‌های مصوب فرهنگستانشخصی که نقاشی و رنگآمیزی کلیۀ فضاهای صحنه را بر عهده دارد
نقابپردازmatte artist, matte painterواژه‌های مصوب فرهنگستانشخصی که طراحی و نقاشی نقاب‌ها و ترکیببندی فضاهای مربوط به نماهای نقابی را بر عهده دارد
سهپایهPictor, Pic, Painterواژه‌های مصوب فرهنگستانصورتی فلکی در آسمان جنوبی (southern sky) که به شکل سهپایۀ نقاشان تصور می‌شود
pointerدیکشنری انگلیسی به فارسیاشاره گر، اشارهگر، عقربه، نشان دهنده، شاهین ترازو، عقربک، اشاره کننده، توصیه مفید، نوعی سگ شکار ی، معلم، نشان گیرنده
