outsدیکشنری انگلیسی به فارسیبیرون، راه حل، رفتن، خاموش کردن، قطع کردن، اخراج شدن، فاش شدن، اخراج کردن، بر کنار کردن
دهانهپوشبندhatch bar 1, hatch clamping beamواژههای مصوب فرهنگستانبستی متشکل از الوارهای چوبی یا تسمههای فلزی که بر روی دهانهپوش نصب و گاه پیچ میشود تا از باز شدن و جابهجایی دهانهپوش براثر باد و دیگر عوامل طبیعی جلوگیری شود
زهوار دهانهپوشhatch batten, battening bar, hatch bar 2, battening ironواژههای مصوب فرهنگستانتسمهای فلزی که از آن برای محکم کردن دهانهپوش استفاده میکنند
گُوِة انبارhatch wedgeواژههای مصوب فرهنگستانگوهای چوبی برای محکم کردن زهوار دهانهپوش و دهانهپوش بر روی دهانه
سمعک پشتگوشیbehind-the-ear hearing aid, BTE hearing aid, over-the-ear hearing aid, OTE hearing aid, postauricular hearing aidواژههای مصوب فرهنگستانسمعکی که در پشت و بالای لالۀ گوش قرار میگیرد و معمولاً با قالب به مجرای گوش جفت میشود
جزیرة راستگرد ورود و خروجright-in right-out islandواژههای مصوب فرهنگستانمحوطة مثلثیشکل برآمدهای که با مسدود کردن قسمتی از راه در انتهای مسیر ورودی به تقاطع، مانع انجام حرکات گردش به چپ و عبور مستقیم میشود
برونسپاری الکترونیکیelectronic outsourcing, e-outsourcingواژههای مصوب فرهنگستانخرید محصولات و خدمات فنّاوری اطلاعات ازطریق اینترنت به جای تولید آنها در داخل سازمان
loutsدیکشنری انگلیسی به فارسیلوت ها، ادم نادان و نفهم، ادم بی دست و پا، ریشخند کردن، سرفرود آوردن، بیشعور دانستن، ولگردی کردن
toutsدیکشنری انگلیسی به فارسیtouts، مشتری جلب کردن، خریدار پیدا کردن، صدای نکره ایجاد کردن، بلند جار زدن، با صدای بلند انتشار دادن